معنی سلس
- سلس (تَ)
- نرم خوی شدن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). نرمی و آسانی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، فرمانبردار شدن. (دهار) ، روان شدن بول چنانکه آن را باز نتوان داشت. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) ، رفتن بیخ شاخ خرمابن. (منتهی الارب) ، پوسیده و ریزه ریزه گردیدن چوب. (ناظم الاطباء)
