معنی سلب سلب (سُ لُ) نخل سلب، خرمابنی که باردار نباشد. (ناظم الاطباء) : شجر سلب، درخت بی برگ یا برگ و شاخ. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ سلاب، سلوب، سلیب، سالب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا