معنی سفلگی سفلگی (سِ لَ / لِ) خسیسی. مقابل رادی: وگر سفلگی برگزینی و رنج گزینی برین خاک آکنده گنج. فردوسی. چون علم و جهل ودلیری و بددلی و رادی و سفلگی و حلیمی و تندی... (کشف المحجوب). هر کرا نعمت و مال آمد و جاه سفلگی رابعهم کلبهم است. خاقانی لغت نامه دهخدا