جدول جو
جدول جو

معنی سفسیر

سفسیر
(سِ)
میانجی میان بایع و مشتری. (از آنندراج). سمسار. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، سپس رو. (منتهی الارب) (آنندراج). تابع. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، خادم. (اقرب الموارد) (آنندراج) (منتهی الارب) ، پیک. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء) ، برپادارندۀ کارها و مصلح آن، و باصلاح آورنده شتر ماده را، مرد ظریف و زیرک و قوی و ماهر در صناعت خود. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (منتهی الارب) ، قهرمان. (از اقرب الموارد) ، عالم به اصوات و دانا در امور آهنگری. (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، وکیل و حافظ و نگهبان اموری که دارد. (از آنندراج) (منتهی الارب) ، گیاه سست که آن را اشتران خورند و بغایت فربه کند. جمع همگی سفاسیر و سفاسره است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا