جدول جو
جدول جو

معنی سروی

سروی
(سَ)
سرون که شاخ گوسفند و گاو باشد. (برهان) (آنندراج) :
آنکه از عدل او بریده شود
به سروی حمل گلوی ذئاب.
سوزنی
لغت نامه دهخدا