معنی سرک
- سرک (سَ رَ)
- مصغر سر است. (برهان) ، فاضل وزن. فاضل قیمت. فاضل در اندازه. قناس در جامه. (یادداشت مؤلف) : این لباس سرک دارد. این پارچه سرک دارد.
- سرک کردن، بریدن شاخهای سر درختی که برپاست. (یادداشت مؤلف).
- سرک کشیدن، گردن کشیدن، چنانکه از دیواری برای دیدن خانه همسایه. (یادداشت مؤلف)
