جدول جو
جدول جو

معنی سرر

سرر
(سِ رَ)
آنچه بریده شود از ناف کودک، پوست سماروغ، گل و خاک که بر وی چفسیده باشد، آخر شب از ماه، شکنهای کف دست و پیشانی. ج، اسرار، اساریر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، ولد له ثلاثه علی سرر، وقتی گویند که سه فرزند نرینه پیدا شود و میان آنها مادینه ای نبود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا