معنی سرجنبان سرجنبان (نَ مُ دَ / دِ) که سر تکان دهد. که سر خویش بجنباند. رجوع به سر جنباندن شود، در تداول عامه، رئیس. بزرگ. زعیم. متنفذ. صاحب نفوذ. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا