جدول جو
جدول جو

معنی سرآبیلی

سرآبیلی
(سَ)
حیز و مخنث. (غیاث) (جهانگیری). مخنث. (شرفنامۀ منیری). حیز و پشت پایی. (برهان) (رشیدی). مؤلف انجمن آرای ناصری نوشته است: مخنث و هیز، و این بیت خاقانی را سند آورده:
ازین مشتی سماعیلی ّ ایام
وزین جوقی سرآبیلی ّ برزن.
مرا در لغت سرآبیلی تأمل است و تصحیف، گمان می برم سماعیلی ایام بمعنی ملاحدۀ معروف به اسماعیلی مناسب است و سرائیلی بمعنی یهود مناسب است، چه اصل آنها بنی اسرائیل بوده بر در کوچه ها گردند و برای معاملات خسیسه فریاد زنند و سنگ اطفال خورند، و سماعیلی و سرائیلی با یکدیگر مناسب ترند، معنی سرائیل را نمیدانم و به یای موحده بمعنی هیز دیده نگردید. (انجمن آرای ناصری) ، پسربچه. (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا