جدول جو
جدول جو

معنی سخنوری

سخنوری
(سُ خَنْ وَ)
عمل سخنور. شغل سخنور. شاعری:
چون سخن در سخن مسلسل گشت
بر زبان سخنوری بگذشت.
نظامی.
گه گه خیال در سرم آید که این منم
ملک عجم گرفته به تیغ سخنوری.
سعدی.
رجوع به سخنور شود
لغت نامه دهخدا