معنی سجو سجو (اِ طِ) آرام گرفتن و دائم شدن و پائیدن، و از این جهت دریا و چشم را ساجی گویند. (منتهی الارب) (متن اللغه). آرمیدن شب و دریاو پلک چشم. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)نالیدن ناقه. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا