نوعی از دستار وگلیم سیاه. (فهرست لغات دیوان البسۀ نظام قاری ص 200). شاماکچه و جامه ای است از صوف سیاه: ز عقدهای سپیچ بهاری و سالو عمودها همه افراشتند در کر و فر. نظام قاری (دیوان ص 17). راستی آنکه طلب میکند از عقد سپیچ او در اندیشۀ کج فکر محالی دارد. نظام قاری (دیوان ص 75). از سر مردم شهر هوس پوشی رفت تا که این عقد سپیچ آمده اکنون بشمار. نظام قاری (دیوان ص 14). و رجوع به سبیج شود