مخفف ’اسپند’ که کوهی بوده است در سیستان. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). نام کوهی هم هست. (برهان). نام کوهی. (غیاث) (شرفنامه). نام کوهی بوده به سیستان و در آن حصاری محکم که رعد غماز و گروهی دزدان در آن راه زنی میکرده اند. (آنندراج) (انجمن آرا). نام کوهی است در سیستان. (فرهنگ ایران باستان ص 79) (یشتها ج 1 ص 70) : بخون نریمان میان را ببند برو تازیان تا بکوه سپند. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 233). تن خود بکوه سپند افکنی بن و بیخ آن بدرگان برکنی. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 234). یکی شهر بد پشت اسپندکوه بسی رهزنان گشته آنجا گروه. اسدی