معنی سبی سبی (سَ ی ی) برده. مذکر و مؤنث در آن یکسان است. (منتهی الارب). اسیرشده. (از اقرب الموارد) ، چوبی که آن را توجبه از جایی بجایی برد. چوب که سیل آن را از شهری به شهری برد، پوست مار که برافکند او را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا