معنی سبی سبی (تَجُ) عدو را برده کردن، سبی خمر را، خرید کردن آن را تا از شهری بشهری برند یا از جایی به جایی بردن، سبی اﷲ، غریب کردن و دور کردن خدای کسی را، دل بردن معشوق عاشق را، سبی الماء، کند چاه را تا به آب رسید. (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا