جدول جو
جدول جو

معنی سالف

سالف
(لِ)
پیش رفته و گذشته. ج، سلف. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). پیش رفته. (غیاث) (آنندراج). گذشته. (دهار). پیشینیان، شخصی پیشین. (استینگاس). پیشین: در زمان سابق و اوان سالف تاریخی عربی بود... (تاریخی قم ص 2).
- سالف الدهر،: اعتمادی که در سالف الدهر در ضبط امور خراسان و کفالت جمهور لشکر حاصل بوده است به اختلال و انحلال پیوندد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 165).
- سالف الذکر، چیزی که ذکر آن از پیش شده
لغت نامه دهخدا