معنی ساکن ساکن (کِ) بحرالساکن، اقیانوس ساکن. اقیانوس کبیر. اقیانوس آرام. بحرالهاوی. دریایی است میان دو قارۀ امریکا و آسیا. رجوع به اقیانوس کبیر شودوادیی است نزدیک طائف. (منتهی الارب) (آنندراج) لغت نامه دهخدا