جدول جو
جدول جو

معنی سازکرده

سازکرده
(دَ / دِ)
کوک کرده (ساز) :
بازآمد آن مغنی با چنگ سازکرده
دروازۀ بلا را بر خلق باز کرده.
مولوی.
، آماده. ساخته
لغت نامه دهخدا