خیانت در امانت. غدر. خیانت. (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). خیانت. مقابل زنهارداری. (فرهنگ فارسی معین) ، عهدشکنی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پیمان شکنی. (فرهنگ فارسی معین) : دلی دارم بدستت زینهاری ندید از تو مگر زینهارخواری. (ویس و رامین). گفت هان وقت بیقراری نیست شب شب زینهارخواری نیست. نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 169). رجوع به زینهارخوار و زنهار و زینهار و ترکیبهای این دو شود