جدول جو
جدول جو

معنی زیرکانه

زیرکانه
(رَنَ / نِ)
از روی عقل و بینش و فراست. با تیزهوشی و بصیرت. مانند زیرکان:
به از آن نیست کز چنین خطری
زیرکانه برآورم سفری.
نظامی.
دگرباره شه بیداربختش
سوءالی زیرکانه کرد سختش.
نظامی.
رجوع به زیرک شود
لغت نامه دهخدا