معنی زیحنه زیحنه (حَنْ نَ) مرد درنگ کار و سست در حاجت که طلب کرده شود بسوی آن. (منتهی الارب). مرد درنگ کار و سست در اجرای حاجتی که از وی طلب کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا