معنی زهر
- زهر (زَ)
- جمع واژۀ زهره. شکوفۀ درخت. (دهار). شکوفه. (ملخص اللغات حسن خطیب). ازهار. جج، ازاهیر. (از منتهی الارب). شکوفۀ همه گیاهان. مفرد آن زهره. ج، ازهار. جج، ازاهر. (از اقرب الموارد). شکوفه و خوشه. ج، ازهار. (آنندراج). جمع واژۀ زهره و زهره، زهرالحجر، سبزه ای که در روی سنگی بندد، گیاهی که آنرا لیخن نامند. (ناظم الاطباء)
