معنی زهابناک
- زهابناک (زِ)
- بازهاب. پرزهاب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زمین آبدار و سبز و تازه و پر از چشمه. (ناظم الاطباء) : بخل، زهابناک گردیدن زمین و سبز شدن آن. (منتهی الارب). انزاز، زهابناک شدن زمین. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زه و زهاب شود
