معنی زول زول (تَ مَلْ لُ) زال زوالاً و زؤولاً و زویلاً و زولاً و زولاناً، درگشتن و دور گردیدن از جای. (منتهی الارب) (از آنندراج). زوال. (ناظم الاطباء) ، مایل گردیدن آفتاب از میانۀآسمان. (آنندراج). رجوع به مادۀ بعد و زوال شود لغت نامه دهخدا