معنی زودتر
- زودتر (تَ)
- پیشتر از وقت مقرر. مقابل دیرتر. (فرهنگ فارسی معین) :
آنکس که نباید بر ما زودتر آید
تو دیرتر آیی به برما که ببایی.
منوچهری.
، تندتر. سریعتر. به شتاب تر. (فرهنگ فارسی معین). سریعتر و جلدتر و به تعجیل و به شتاب و به چابکی و چالاکی. (ناظم الاطباء) ، بقدر امکان. (ناظم الاطباء). رجوع به زوتر شود
