معنی زنج زنج (زَ) زنگ. زنگبار. مملکت زنگیان. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 32، تاریخ الحکماء ابن قفطی ص 348 و احوال و اشعار رودکی ص 393 شود لغت نامه دهخدا