معنی زنج زنج (تَ مَعْعُ) سخت تشنه گردیدن. (ناظم الاطباء). فراهم آمدن امعاء کسی از تشنگی چنانکه از خور و نوش زائد باز ماند. (از اقرب الموارد) ، تشنه گردیدن شتر دفعه به دفعه و تنگ شدن شکم آن. (از اقرب الموارد). رجوع به مادۀ بعد شود لغت نامه دهخدا