جدول جو
جدول جو

معنی زنبغل

زنبغل
(زُمْ بُ / زَمْ بَ غُ / زُمْ بَ غَ)
آن است که شخصی دهان خود را پر باد کند و دیگری چنان دستی بر آن زند که آن بادبا صدا از دهان او جهد. (برهان) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری). و آن را زابغر و زابکر و زبغر وزبکر نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری). همان زبغر که الحال زنبلغ گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) :
زنبغل را به ز سیلی میخورد
کار نیکو کردن از پر کردن است.
محتشم (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا