جدول جو
جدول جو

معنی زمین

زمین
(زَ)
برجای مانده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، زمنی ̍. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). کسی که پای او شل شود و از جای خود حرکت نتواند کرد او را زمن نیز گویند... مأخوذ از زمانت. (غیاث)
لغت نامه دهخدا