معنی زلقوم زلقوم (زُ) خشکنای گلو. (منتهی الارب) (آنندراج). حلقوم و خشکنای گلو. (ناظم الاطباء). حلقوم. (از ذیل اقرب الموارد) ، زنخ و چانه. (ناظم الاطباء). بینی و پوزۀ سگ و جانوران درنده. ابن اعرابی گوید: زلقوم الفیل، خرطوم آن. (از ذیل اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا