جدول جو
جدول جو

معنی زلالی

زلالی
(زُ)
شاعری روشن ضمیر بوده. گویند به قصیده از سایر فنون شعر مایل بوده و در هرات وفات یافت. این دو شعر از اوست:
نخواهی کرد یاد از خارخار سینۀ چاکم
مگر روزی که گیرد دامنت خار سر خاکم.
#
چشمی که بود لایق دیدار ندارم
دارم گله از چشم خود از یار ندارم.
(آتشکدۀ آذر چ علمی ص 153).
رجوع به مجالس النفائس چ حکمت ص 146 شود
از شاگردان اهلی است. در اوایل حال به هندوستان رفته در اکثر بلاد به عشرت گذرانیده، آخرالامر در کجرات وفات یافته. از اوست:
بی رخش غم نیست گر از سینه جان بیرون رود
عشق با جانست می ترسم که آن بیرون رود.
#
ای ساربان جانان، محمل مران به سرعت
تا بازماندگان را خار از قدم برآید.
(آتشکدۀ آذر چ علمی ص 275)
لغت نامه دهخدا