معنی زقاء زقاء (تَ) مرکّب از: ز ق و، بانگ کردن بوم نر. (منتهی الارب) (ازاقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، بانگ کردن خروس و پرنده. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا