معنی زعف زعف (تَ مَذْ ذُ) بر جای بکشتن. (تاج المصادر بیهقی). بر جای کشتن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جارو زدن. پاک کردن با جارو. (از دزی ج 1 ص 592). رجوع به زعافه شود لغت نامه دهخدا