معنی زردوست زردوست (زَ) کنایه از بخیل. (آنندراج). ممسک. بخیل. پول دوست. رذل. (ناظم الاطباء). بخیل و ممسک. (شرفنامۀ منیری) : زردوست از دست جهان در پای پیل افتاده دان ما زیر پای دوستان، زر پیل ’؟’ بالا ریخته. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 377) لغت نامه دهخدا