جدول جو
جدول جو

معنی زجله

زجله
(زُ لَ)
کنیز معاویه و یا کنیز دختر وی عاتکه. وی از محدثان بوده است. (از منتهی الارب). وی از ام الدرداء روایت دارد. در نسخ قاموس پس از ذکر زجله دختر منظور بن زبان چنین آمده است: ’او مولاه معاویه او ابنته...’. و این بر خلاف صوابست وصواب واو عطف است بجای ’او’، که اداه تردید است. و این در تبصیر آمده است. (از تاج العروس). ابن ابی حاتم رازی آرد: زجله از زنان محدث بوده است. وی از سالم بن عبدالله و عمر بن عبدالعزیز و عبدالله بن ابی زکریا و ام درداء روایت دارد. صدقه، ولید بن مسلم و خالد بن یزید مری از او روایت دارند. (از الجرح والتعدیل ج 2 ص 624). و مؤلف اعلام النساء آرد: زجله از بانوان صالح و عابد و راویان حدیث بوده است. از سالم بن عبدالله ونافع غلام عمر و ام درداء و ابن ابی زکریا و عمر بن عبدالعزیز نقل حدیث کند و صدقه بن خالد و کلیب بن عیسی ثقفی و سلیمان بن ابی داود از او روایت دارند. زجله روز و شب در عبادت میکوشید و مجاهدات او معروف است. سعید بن عبدالعزیز درباره او گفته است: در شام و عراق افضل از زجله نبود. زجله روزها به ساحل میرفت و جامه های مجاهدان را شستشو میکرد. (از اعلام النساء تألیف عمر رضا کحاله). مدارک زیر نیز در کتاب مزبور در ذیل ترجمه زجله یاد شده: صفه الصفوه ابن جوزی، استدراک تراجم رواه الحدیث ابن نقطه و تاریخ ابن عساکر
لغت نامه دهخدا