ابراهیم، ابواسحاق، شیخ ابوالقاسم عبدالرحمان زجاجی. (از منتهی الارب). لقب یکی از ائمۀ نحو است، و صاحب لب الالباب نوشته که امام مذکور ساکن زجاجه بود که دهی است به صعید مصر. (از غیاث اللغات). ابواسحاق زجاج، از علماء نحو است. (ناظم الاطباء). لقب دانشمندی است نحوی. (منتخب اللغات). ابراهیم بن سری بن سهل مکنی به ابواسحاق، از نحویان و صاحب کتاب معانی القرآن است. از مبرد و ثعلب روایت دارد. وی در آغاز پیشۀ شیشه گری و آبگینه تراشی داشت سپس آنرا رها کرد و به آموختن ادبیات پرداخت. در 311 هجری قمری ببغداد درگذشت. (از تاج العروس). او اقدم اصحاب مبرد و معلم اولاد معتضد خلیفه بود. وفات او سال 310 است. از علمای نحو و لغت است و از کتب اوست: کتاب معانی القرآن، کتاب الاشتقاق، کتاب القوافی، کتاب العروض، کتاب الفرق، کتاب خلق الانسان، کتاب خلق الفرس، کتاب مختصر نحو، کتاب فعلت و افتعلت، کتاب ما ینصرف، کتاب شرح ابیات سیبویه و کتاب ما فسره من جام المنطق. سمعانی آرد: ابواسحاق ابراهیم بن سری، مردی دارای فضل، خوش عقیده و صاحب مصنفات خوب در ادبیات است. کتاب معانی القرآن را نوشت و علی بن عبدالله بن مغیرۀ جوهری و دیگران از او نقل کنند. وی گوید من پیشه ام آبگینه تراشی بود. هوای آموختن نحو بر سرم افتاد و بخدمت مبرد شتافتم. مبرد را رسم آن بود که برایگان چیزی نمیآموخت و فقط به اندازۀاجرتی که دریافت میداشت، تعلیم میکرد، از این رو، من که به نزد او رفتم نخست از پیشه ام پرسید من گفتم پیشه ام شیشه گریست و روزانه یک درهم و نیم یا یک درهم ودو دانگ بدست می آورم، از تو می خواهم که در کار تعلیم من بکوشی و در برابر، من متعهد میشوم تا پایان عمرروزی یک درهم بتو بپردازم. مبرد با این شرط به تعلیم من پرداخت و من پیوسته ملازم او بودم. همه این داستان را خطیب در تاریخ بغداد آورده است. زجاج در 311 در بغداد وفات یافت. (از انساب سمعانی) : پر فایده خلقی ز دو گونه سخن تو چون معنی زجاج و چو تفسیر مقاتل. سنائی. نیز رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 47، معجم المطبوعات، نامۀ دانشوران ج 5 ص 122، فهرست ابن ندیم، المعجم فی معاییر اشعار العجم، تاریخ تمدن جرجی زیدان چ 1 ج 3 ص، تاریخ الخلفاء ص 256 و اعلام زرکلی ج 1 ص 33 شود. در حاشیۀ کتاب اخیر همان صفحه، مدارک زیر نیز برای ترجمه زجاج ثبت شده: نزهه الالباء ص 308، انباء الرواه ج 1 ص 159، آداب اللغه ج 2 ص 181، تاریخ بغداد ج 6 ص 89 و ابن خلکان ج 1 ص 11. و در حاشیۀ معجم المطبوعات به مدارک زیر نیز ارجاع شده: بغیه الوعاه ص 179، روضات الجنات ج 1 ص 44، مفتاح السعاده ج 1 ص 134 و الانباری ص 307. رجوع به ابراهیم بن محمد و ابواسحاق در این لغت نامه شود