معنی زبونات زبونات (زَبْ بو) جمع واژۀ زبّونه: بذبی الذم عن حسبی بمالی و زبونات اشوس تیحان. سوار بن مضرب (از لسان). رجوع به لسان العرب، اساس اللغۀ زمخشری، ناظم الاطباء و متن اللغه و ’زبونه’ در این لغت نامه شود لغت نامه دهخدا