نبشته. ج، زبور. (منتهی الارب) (المنجد) ، مکتوب. ج، زبور، مانند قدر و قدور از این معنی است زبور در این آیت از قرآن، ’و آتینا داود زبورا’ بر طبق قرائت زبور بضم زاء. و در حدیث است از ابوبکر که در بیماری خویش دوات و مزبری خواست و نام خلیفۀ پس از خویش را در آن نوشت. مزبر در این حدیث بمعنی قلم است که با آن کتابت میشود. (تاج العروس). مکتوب. مزبور. ج، زبور. (محیطالمحیط) ، عقل. گویند: ’ما له زبر’ یعنی عقل ندارد. (از المنجد) ، سخت. (مهذب الاسماء) (المنجد) ، قوی. (نهایه اللغه ابن اثیر) (لسان العرب)