جدول جو
جدول جو

معنی زبدانی

زبدانی
(زَ بَ)
عدل اهل زبدانی کورۀ میان دمشق و بعلبک و عهده دار رسالت میان صلاح الدین یوسف بن ایوب و فرنگ بود. وی دارای سیرتی پسندیده نبود و شهاب شاغوری دمشقی در هجاء وی گوید:
بالعدل تزدان الملوک و ما
شان ابن ایوب سوی العدل
هو دلو دولته بلاسبب
فما اری ذالدلوفی الحبل.
(معجم البلدان)
هبه الله بن محمد بن جریر. اواز ابن ملاعب حضوراً روایت دارد. (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا