جدول جو
جدول جو

معنی زباء

زباء
(زَبْ با)
شهری است بر فرات. (منتهی الارب). شهری است بر شاطی فرات. این شهر به نام ملکۀ جزیره و قاتل جذیمۀ ابرش، زباء نامیده شد. (تاج العروس). شهری است بر کنار فرات که به نام صاحبۀ جذیمۀ ابرش زباء نام داده شد و قاضی محمد بن علی انصاری گوید: ابوبکر عبیدالله بن عثمان مقری دمشقی خطیب شهر زباء در آن شهر برای من انشاد (شعر) کرد. (از معجم البلدان). و گفته شده: مدینه زباء بنت دختر عمرو بن ضرب در مضیق واقع شده و مضیق محلی است بین بلاد خانوقه و قرقیسیا برکنارفرات. (از معجم البلدان چ وستنفلد ج 3 ص 59 و 591)
لغت نامه دهخدا