جدول جو
جدول جو

معنی زاغن

زاغن
(غَ)
آروغ:
از فرط عطای او زند آز
پیوسته ز امتلاءزاغن.
ابوسلیک گرگانی. (از سعید نفیسی در آثار و احوال رودکی ج 3 ص 1139)
لغت نامه دهخدا