جدول جو
جدول جو

معنی زاعق

زاعق
(عِ)
آنکه بانگی برآرد که چهارپایان متفرق شوند و رم کنند. (از تاج العروس) :
ان علیها فاعلمن سائقاً
لامبطنا ولا عنیفاً زاعقاً.
راجز (از تاج العروس).
، گفته شده است راه برندۀ چهارپایان که هنگام سوق بانگی سخت برآرد. (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا