معنی ریهیدن - لغت نامه دهخدا
معنی ریهیدن
- ریهیدن
(لَ گَ تَ) - افتادن و ساقط شدن. (ناظم الاطباء). افتادن. (شرفنامۀ منیری) (از برهان) : تهویر، بریهیدن چیزی. انهیار، ریهیده شدن. انقیاض، ریهیده شدن. انبشاق، ریهیده شدن بند آب. (المصادر زوزنی) ، لغزیدن. (ناظم الاطباء) ، ریختن خاک نرم و جز آن از بلندی. (ناظم الاطباء) (از برهان). واریز کردن. (یادداشت مؤلف) ، ریختن آب از بلندی، پاشیده شدن. منتشر گشتن، پوسیدن. گندیدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا