جدول جو
جدول جو

معنی ریس

ریس
(تَلْ)
خرامیدن. (از فرهنگ جهانگیری) (برهان) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) ، ضبط کردن چیزی را و چیره شدن بر آن، برترین قومی گشتن و مهتر شدن و بلند گردیدن بر ایشان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا