معنی ریدمان ریدمان (دِ) ریدن. تغوط. - ریدمان کردن، در زبان بی ادب عامیانه، شکم راندن. (یادداشت مؤلف). - ، کاری را خراب و نابسامان کردن لغت نامه دهخدا