جدول جو
جدول جو

معنی رهنامج

رهنامج
(رَ مَ)
راهنامج. معرب رهنامۀ پارسی. کتابی که کشتی بانان بدان ره سپرند و بسوی لنگرگاه و جز آن پی ببرند. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به معنی راهنامج. (منتهی الارب). معرب رهنامه. راهنامه. رهنامه. (یادداشت مؤلف). رجوع به راهنامج و رهنامه شود
لغت نامه دهخدا