جدول جو
جدول جو

معنی رومه

رومه
(مَ / مِ)
موی اندام. (ناظم الاطباء) (از برهان). موی اندام نهانی. (یادداشت مؤلف). رنبه. (از شرفنامۀ منیری). موی زهار. (ناظم الاطباء) (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) :
شد جای جای ریخته از ننگ روی او
ریشی که ننگ دارد از او رومۀ زهار.
سوزنی.
جان کن ای کور و جگرسوز و سخن نیکو گو
مژه و رومه چه کردند ترا می دانی.
سوزنی.
رومه سوزی مژه برمی کنی از نادانی
ای به هر کندن و هر سوختنی ارزانی.
سوزنی.
سرش همچون سر ماهیست لغزان
به بن بر، رومۀ مرغول چون شصت.
سوزنی
لغت نامه دهخدا