جدول جو
جدول جو

معنی رومه - جستجوی لغت در جدول جو

رومه
موهایی که اطراف اندام تناسلی مرد یا زن می روید، موی زهار، رمکان، رم، روم، رنب، رنبه، برای مثال شد جای جای ریخته از ننگ روی او / ریشی که ننگ دارد از او رومۀ زهار (سوزنی - ۴۱)
تصویری از رومه
تصویر رومه
فرهنگ فارسی عمید
رومه
(مِ)
دهی از بخش شوسف شهرستان بیرجند. سکنۀ آن 219 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
رومه
(مَ / مِ)
موی اندام. (ناظم الاطباء) (از برهان). موی اندام نهانی. (یادداشت مؤلف). رنبه. (از شرفنامۀ منیری). موی زهار. (ناظم الاطباء) (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) :
شد جای جای ریخته از ننگ روی او
ریشی که ننگ دارد از او رومۀ زهار.
سوزنی.
جان کن ای کور و جگرسوز و سخن نیکو گو
مژه و رومه چه کردند ترا می دانی.
سوزنی.
رومه سوزی مژه برمی کنی از نادانی
ای به هر کندن و هر سوختنی ارزانی.
سوزنی.
سرش همچون سر ماهیست لغزان
به بن بر، رومۀ مرغول چون شصت.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
رومه
(مَ)
سریشم. (ناظم الاطباء). سریشم که بدان پر تیر چسبانند. (منتهی الارب) ، لغتی است در رؤمه. (منتهی الارب). رجوع به رؤمه شود
لغت نامه دهخدا
رومه
(مَ)
مسقطالرأس ندایه پدرمادر یهویاکیم بود و کاندر بر آن است که همان رومیه ای است که در شمال سامره واقع و دیگری بر اینکه همان رومه می باشد که در نزدیکی حبرون است. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
رومه
سریشم
تصویری از رومه
تصویر رومه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رحمه
تصویر رحمه
(دخترانه)
نام همسر ایوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روما
تصویر روما
(دخترانه و پسرانه)
آسمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارومه
تصویر ارومه
ریشۀ درخت، اصل، اساس، خاندان، دودمان
فرهنگ فارسی عمید
(اَ مَ / مِ)
علفی که اشخار از آن حاصل شود. شخار. اشنان. اشنه. اشنان القصارین. غاسول رومی، چشمه ای در کوه اروند (الوند). رجوع به اروند (کوه) شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رنمه
تصویر رنمه
آواز نیکو، گیاهی باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روضه
تصویر روضه
نوحه سرائی بر مصائب اهل بیت رسول (ص)
فرهنگ لغت هوشیار
خودداری از خوردن و آشامیدن که مدت شرعی آن از طلوع صبح تا غروب آفتاب است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقمه
تصویر رقمه
نان کلاغ از گیاهان، سبزه زار، رود کنار
فرهنگ لغت هوشیار
پشتواره ای جامه پلونده بلغنده (بقچه) هدایت در فرهنگ ناصری می نویسد: (رزمه فارسی است در لغت عربی نیز آورده اند) بوقچه رخت بسته لباس، لنگه بار قماش و اثاثه پشتواره. یا روی رزمه اصطلاحی است که در مورد تفوق و رجحان کسی بر دیگری استعمال شود (نسائم الاسحار 183 ببعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رومیه
تصویر رومیه
مونث رومی زن اهل روم
فرهنگ لغت هوشیار
بادبان، شهروند رم منسوب به روم (پایتخت ایتالیا) از مردم روم رمی، منسوب به روم (آسیای صغیر) از مردم آسیای صغیر. یا رومی و زنگی روز و شب. یا رومی و هندی روز و شب، نوعی جامه، آهنگهایی که از مملکت عثمانی به ایران آمده و اغلب وزن دو ضربی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
لوله های درازی که شکم انسان و حیوان است و مجرای غذا و اسباب هضم آن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روله
تصویر روله
فرانسوی غلتیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روقه
تصویر روقه
خوبروی، اندک، برگزیده خوبرویی زیبایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روعه
تصویر روعه
ترس، بهره از زیبایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخمه
تصویر رخمه
کرکس لاشخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روزمه
تصویر روزمه
حساب روز و ماه و سال تاریخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواه
تصویر رواه
جمع راوی، باز گویندگان، چمانیان (ساقیان)، آب برکشندگان
فرهنگ لغت هوشیار
کف شیر، مایه ماست، مانده شیر افزود بر آرش های روبه: نیاز، درویشی، سرگشتگی جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روثه
تصویر روثه
سرگین، کاه ریزه که پس از بیختن گندم در پرویزن بماند، نونک بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روجه
تصویر روجه
شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجمه
تصویر رجمه
گور سنگ گور، لانه کفتار، پرچین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمه
تصویر رحمه
درسه لم ریز، اپخشایش بخشایش - آمرزش، باران، روزی، نیکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتمه
تصویر رتمه
نخ انگشت رشته ای که برای یادآوری بر انگشت بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رثمه
تصویر رثمه
ریزه باران نرمه باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامه
تصویر رامه
فرانسوی کنف سیام فریز سیامی پنجه مرغ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارومه
تصویر ارومه
ریشه درخت، اصل و اساس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثومه
تصویر ثومه
یک دانه سیر، بند شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارومه
تصویر ارومه
((اُ یا اَ مَ))
بن درخت، ریشه درخت، اصل، اساس
فرهنگ فارسی معین