جدول جو
جدول جو

معنی روم

روم
(رَ)
روم. نرمۀ گوش. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به روم شود، (اصطلاح تجوید) حرکتی است خفی یعنی حرکتی را جهت تخفیف میان دو حرکت خواندن و هی اکثر من الاشمام لانها تسمع و هو لایسمع. و هی بزنه الحرکه و ان کانت مختلسه کهمزه بین بین. (منتهی الارب). در اصطلاح تجوید یکی از اقسام نه گانه وقف مستعمل است که در موقع وقف ثلث حرکه تلفظ می شود. (یادداشت مؤلف). آنچه با حرکۀ خفیف آید به طوری که شخص کر آنرانشنود. (از تعریفات جرجانی). و رجوع به نفایس الفنون قسم اول ص 166 و نیز رجوع به ادغام و اظهار شود
لغت نامه دهخدا