جدول جو
جدول جو

معنی رشیدالدین

رشیدالدین
(رَ دُدْ دی)
رشیدالدین عمر بن محمد فرغانی حنفی، مکنی به ابوحفص. مدرس حنفیه، متوفای سال 632 هجری قمری که از نخستین مدرسان مدرسه مستنصریۀ بغداد بود و در روز افتتاح آن شرکت داشت. رجوع به غزالی نامه ذیل ص 135 و فوات الوفیات ج 2 ص 102 شود
رشیدالدین حمادبن هبه الله بن حمادبن فضیل حرانی، مکنی به ابوالثناء. از راویان بود و مؤیدالدین ابوالفضل بن عبدالکریم دمشقی در سال 572 یا 573 هجری قمری در اسکندریه از او حدیث شنید. رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 191 و 192 شود
اسد شروانی. ممدوح خاقانی است. خاقانی در مرثیۀ او اشعار جانسوزی دارد، از آن جمله است:
نظام دولت بهرامیان رشیدالدین
فلک تویی و زمین ما و ذره نامۀ ما.
خاقانی.
و رجوع به دیوان خاقانی چ سجادی ص 868 شود
عبدالرحمن بن بدربن حسن بن مفرح بن بکاررشیدالدین نابلسی. سخنور نامی عرب. وی بسال 617 هجری قمری درگذشت. مؤلف فوات الوفیات اشعاری از وی نقل کرده است. رجوع به فوات الوفیات ج 1 ص 255 و 256 شود
لغت نامه دهخدا